بـــُغـضِـــــ بـ ـــ ـارونـــ ــ
دیگر یاد گرفته ام!
.
شب ها به یادت گریه نمی کنم
شب ها به یادت خوابیدن را یاد گرفتم
.
دیگر از باران فرار نمی کنم
بدون تو زیر باران رفتن را یاد گرفتم
.
از چشم تو چشمانت شدن نمی هراسم
بی تفاوت از کنارت عبور کردن را یاد گرفتم
.
از محفلی که تو سوگُلیشونی،متنفر نیستم
در کنارت بودن و از تو دور بودن را یاد گرفتم
.
به پاره کردن عکس و نامه هایت پناه نمی برم
با خاطراتت زندگی کردن را یاد گرفتم
.
تو نگران من نباش
من بی تو بودن را یاد گرفتم
*به همین سادگی*
نوشته شده در دوشنبه 91/10/11ساعت
5:28 عصربارون همدردی ( ) |
Design By : Pars Skin |